موجودی تنها 1 عدد

توضیحات مختصر :

در برابر چشم انداز ناخوشایند بیمارستان، عاشق پسری شر و شیطون با چشمانی به درخشانی آفتاب شدم. که تنها دلخوشی من در این مکان غم‌زده و متروک شد. ماجرا دقیقا از جایی شروع شد که او در برابر چشمانم خودکشی کرد و روح و روانم بیشتر متلاشی شد. از آن زمان با خودم عهد بستم که دیگر هیچ کسی را دوست نداشته باشم.
موجودی تنها 1 عدد
موجودی تنها 1 عدد

  • زبان کتاب :

    فارسی

  • سال چاپ :

    1403

  • نوع جلد :

    گالینگور

  • نوع كاغذ :

    فارسی

  • قطع :

    رقعی

  • نوبت چاپ :

    15

  • تیراژ :

    1000

  • تعداد كل صفحات :

    520

  • سایر توضیحات :

این محصول فاقد توضیحات کامل می باشد

نظر خود را ثبت کنید